سپس به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد :
"چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟
فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انضباطش باهاش صحبت کنم
"دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن...
اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد...
اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه...
اونوقت...
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم...
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد...
...........................................................................
دل نوشت:
بخشید سارا کوچولو...
سلام دوست من.وب زیبایی داری.اگه وقت کردی به وب منم سر بزن و نظرتو مطرح کن
سلام سر زدم
سلام رفیق احساسمو دست کاری
بیگ لایک
سلام علیکم ...
متن فوق العاده ای بود حاجی ابراهیم ...
چاره این درد ها هم خودمون هستیم و بس ....
التماس دعا
البته باید دست به کار شد با تلاش میشه خیلى از مشکلات رو بر طرف کرد
چه خوب که خیلیا حداقل در حد شعار به فقر و واقعیت های تو جامعمون پی بردن...
خوبه آخرش نگفتی سارا جان ناراحت نباش با پول یارانه هات میتونی دفتر بخری...
آره حرفه حق همیشه در حین اینکه تلخه اما اگه بری تو فکرش میبینی که اونقدرا هم بد نیست...
تو آمریکا به افرادیکه 2-3هزار دلار درآمد دارن میگن بدبخت و گشنه(حداقل6-7میلیون ما)...اما ما دلمونو خوش کردیم که آخره هر ماه دستمونو دراز کنیم 40هزار تومن بزارن کف دستمون...درحالیکه ثروتمندترین کشور جهان هستیم...
سلام
به نظر من حرف حق همیشه شیرینه اگر چه به ضرر طرف هم باشه ،در ضمن ایران کشور ثروتمندی هست اما نه ثروتمندترین بازم خدارو شکر با اقتدار وایسادیم انشالله وضعیت اقتصادی هم بهتر میشه ...
خدای من....
عالی بود...واقعا قشنگ بود...
و البته چه غم انگیز!
نمیدونم چرا یاد این حرف دکتر شریعتی افتادم"برادرم از گرسنگی مرد و قبیله ام در عزایش گوسفندها سر بریدند"
چسسسب حاجی میزاریم حالا چرا میزنی؟[نیشخند]
سلام
آفرین چه پسر حرف گوش کنى...
نخوانده درس قضا، قاضی شده ایم
طوفانیم و نسیم را قضاوت میکنیم
بلائیم و مبتلا را قضاوت می کنیم
ظلمت بی چراغیم و نور را به قضاوت نشسته ایم
آفتیم و از کشتزار آفت زده می گوییم
ودر سیخ شک با آتش حکم ناحق
بی گنه را کبابش می کنیم
سلام بله همینطوره...
سلام
عاالی بود
خسته نباشید
سلام داداش ابراهیم گل
تو این چند روزی که به وبلاگت سر زدم خیلی چیزها یاد گرفتم که به درد آیندم بخوره...
امیدوارم اگه چیزی گفتم که باعث ناراحتی یا کدورت خاطرت شده منو ببخشی
وبلاگ خوبی داری امیدوارم باقدرت به کارت ادامه بدی فقط یه پیشنهاد بیشتر در مورد اونی بنویش که باید باشد و نیست...
خداحافظ
سلام شما که تا چند روز پیش کلى طلب کار بودى که...
درضمن کدورت یا ناراحتى پیش نیومده بود که بخوام ناراحت بشم
چشم تلاش مى کنم به موضوعى که شماگفتید بیشتر بنویسم
سلام،من لینکتون کردم،شما هم منو با اسم هواداران4آتیشه ی استقلال و چلسی لینک کن
سلام
یه موقع وقت کم نیارى با این همه وبلاگ ها...
بسی زیبا بود.
یاعلی/
سلام فدات بشم
ممنون...
سلام
خدا قوت
بی صدا جان عصبانی نشو بیاری خمس وزکاتت رو بدی سارا دیگه به 40 تومان هم دست دراز نمیکنه .ولی میشه اینها رو هم کم کرد مدیریت میخواد.اللهم نرغب علیک فی دولت الکریمه.
به ماهم سربزن تشکر
سلام
چشم حتما سر می زنم
سلام. میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام رو بهتون تبریک میگم
سلام ممنون منم به شما تبریک میگم
سلام من کلی تواین پست نظرگذاشته بودم پس کو؟؟؟؟
جدی میگما!
سلام
نظرات شما تائید شده
عیدت مباااااررررررررک داداشییییی کاش دیشب کنار هم بودیم می رقصیدیم خخخخ
عیدشما هم مبارک اما خدارو شکر که پیش هم نبودیم با این پیشنهادت...
سلام به این وبلاگ برو و حتما لینکش کنwww.zendegiyyeman.blogfa.com
منتظرم
یاعلی
مادرش زولبیا دوست داشت و پدرش بامیه
از هرکدام نیم کیلو گرفت و رفت خانه کلید را انداخت در را باز کرد و رفت سمت آشپزخانه
وسایل سفره افطار را آماده کرد
زولبیا،بامیه ،نان و پنیرو.......
سپس دو قاب عکس آورد یکی کنار زولبیا گذاشت و یکی کنار بامیه..........
یاد دارم در غروبی سرد سرد می گذشت از کوچه ما دوره گرد
داد میزد: کهنه قالی می خرم
دسته دوم جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم گر نداری کوزه خالی می خرم..
اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی زد وبغضش شکست
اول ماه است ونان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید .
گفت: آقا سفره خالی می خرید؟
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن / تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی / مهربانی دل رحیمی یا حسن . . .
میلاد کریم اهل بیت مبارک
----------------
با ده قانون شهید علمدار بروزم.
نظر فراموش نشه خواهشا.
پس کی میخوای بروز کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




همین الان
دست خدا جان خمس برا اون جامعه ایه که توش مردمش میتونن خودشونو سیر کنن و شب با خیال راحت بخوابن...
نه اینجا که 2-3درصد جامعه روز به روز ثروتمند تر میشن و بقیه جامعه روز به روز فقیرتر...
من هیچ ادعایی به درکه بالا ندارم،برخلاف اونچه که متاسفانه تو جامعه ی ما هست که هرکی انتقاد میکنه شمر فرضش میکنن اما من بیشتر از هر کسه دیگه ای رهبرم و کشورمو دوس دارم...
ولی سکوت خیلی جاها کمرشکنه...
خیلی جاها خیلی از افراد باید یه چیزائیو بگن تاخیلی چیزا روشن شه...
ای کاش انتخابات بجای هر4سال هر4ماه یه بار برگذار میشد تا عملکرد خیلیا برای مردم روشن میشد...
سلام ....
خوبی ؟؟؟
ی سر هم به ایم وبلاگ بزن ...
منتظرتم
چشم سر میزنم
سلام
آپم
بدووووووووووووووووبیااااااااااااااااااااا
تا دیدار تو
یک شیشه فاصله است و من
مثل ماهی
میانِ تُنگ
و تُنگ
میان دریا.
آه، اگر بشکند این دیوار شیشهای!
سلام قشنگ بود
اولا اوضاع هم این طورانیست که شمامیگین
اره همه بلدن بگن کاری نداره منم هزارتا قضیه روبگم....
دوما امریکااگه وضعیتش خوب بود الان این همه اعتراض وجنبش وال اسریت روشاهد نبودیم
سوما مابرای مادیات انقلاب نکردیم وخون هم ندادیم ......
چهارما کسی منکرمشکلات اقتصادی نیست ولی همین مشکلات اقتصادی بخشیش مربوط به تحریم هاست وبخشیش مربوط به عدم مدیریت صحیح....
پنجما بی صدا امام خامنه ای میفرمایند فقط نیمه ی خالی لیوان رونبینید اینوگفتم که میفرماییدعشق رهبرید .....
خیلی دوس دارم تواردوهای جهادی شرکت کنم ولی........
التماس دعا