آوای حرکت

حرکت کن شاید ببازی...! حرکت نکنی حتما می بازی...!

آوای حرکت

حرکت کن شاید ببازی...! حرکت نکنی حتما می بازی...!

دلم به هوای تو گرم می شود...

برف زیباست ...

اما این حقیقت را میدانم که ؛

همه مثل هم نیستند!

برف برای دست های یخ زده ی کودکان روستایی دور افتاده

نه زیباست نه رمانتیک ...


سختی بیابان...دلتنگی اش...

سختی های بیابان روح غبار گرفته ای که روزگاری آینه تجلی اسماء و صفات خدا بوده است را صیقل می دهد. این آینه را غبار،آینه تر می کند با همان قانون"خلاف آمد عادت"که حافظ از آن می گوید...با طوفان های شنی که برسر و صورت سالک کویر می نوازد و نوازش گرم و آتشین نسیم بر چهرهای تفتیده...



هرچه "دلم" را خالی می کنم باز پر میشود از بغض های نا نوشته ی آن نوجوان 13ساله ی روستایی که از هر نگاهش یک مفهوم میبارید

و او مگیفت از نانوشته های دلش از درد های مردم روستا...

عجب برکتی دارد...

*دلتنگی اش*

گاه با خود فکر می کنم من...نه، 

یک جهادگر چه التیامی برای آن قلب پر از درد داشته است...